• وبلاگ : يلدا ستايش
  • يادداشت : نذر اين هفته ي من
  • نظرات : 3 خصوصي ، 31 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ستوده باد خدايي كه مي بخشد بي چشم داشت و بي دريغ ؛خدايي كه دوست مي‌دارد همه چيز و همه كس را ،ستوده باد خدايي كه دانه را مي‌شكافد،و لبخند سبز و روشن جوانه را بر چهره عبوس و تيره‌ي خاك مي‌نشاند،خدايي كه از دانه نهال مي‌سازد،نهال را درخت مي‌كند،و درخت را غرق شكوفه مي‌كند.ستوده باد نگاهي كه در دانه درخت مي‌بيند و در قطره، دريا.

    سلام پرنده‌ها

    سلام گنجشك‌ها ، پروانه‌ها، كبوترها

    سلام شمايي كه در عشق پر باز مي‌كنيد،

    در عشق پرواز مي‌كنيد،

    در عشق اوج مي‌گيريد و

    در عشق مي‌ميريد

    پر پروازتان خسته و ملول مباد.

    بي شك اگر نظر كرده خداي نبوديم در اين دنياي زيبا و قشنگ نيز نبوديم دوست زيبا دلي داشتيد كه به شما گفت به دل خويش نظري بيندازي و عشق را از دريچه آن نظاره كنيد. چرا كه مذهب زنده دلان خواب پريشاني نيست ، مذهب زنده دلان از همين خاك جهان دگري ساختن است. هميشه و همه جا خدا هست و مولايت نيز هم اين ماييم كه دور افتاده ايم چرا كه روبهي آموختيم. زبان خدا به مانند زبان آدميان نيست. نشانه ها را بنگر همين و بس.

    ******

    مردي با خود زمزمه كرد ، " خدايا با من حرف بزن. "

    يك سار شروع به خواندن كرد .

    اما مرد نشنيد .

    فرياد بر آورد ، " خدايا با من حرف بزن " آذرخش در آسمان غريد .

    اما مرد گوش نكرد .

    مرد به اطراف خود نگاه كرد و گفت ، " خدايا بگذار تو را ببينم ."

    ستاره اي درخشيد .

    اما مرد نديد .

    مرد فرياد كشيد ، " يك معجزه به من نشان بده " . نوزادي متولد شد .

    اما مرد توجهي نكرد .

    پس مرد در نهايت يأس فرياد زد : " خدايا لمس كن و بگذار بدانم كه اينجا حضور داري ."

    در همين زمان خداوند پايين آمد و مرد را لمس كرد .

    اما مرد پروانه را با دستش