• وبلاگ : يلدا ستايش
  • يادداشت : از مجموعه ي عروسك تنهايي
  • نظرات : 9 خصوصي ، 40 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    قشنگ بود

    خصوصا (اومد رو ديوار دلم ...)

    آبي رنگ
    دستي که با يک گل از پشت ديواري صدا ميزد
    يک دست ديگر را
    و لکه هاي کوچک جوهر ، بر اين دت مشوش ،
    مضطرب ، ترسان
    و عشق ،
    که در سلامي شرم آگين خويشتن را باز گو ميکرد
    در ظهرهاي گرم دودآلود
    ما عشقمان را در غبار کوچه ميخواندم
    ما بازبان ساده ء گلهاي قاصد آشنا بوديم
    ما قلبهامان را به باغ مهرباني هاي معصومانه
    ميبرديم


    (فروغ فرخزاد)

    شاد و موفق باشي

    پاسخ

    سلام ...لطف داريد شما ...موفق باشيد هميشه