سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یلدا ستایش

تازگیا خیلی کم کار شدم

تازگیا خیلی کم کار شدم

چن تا ترانه ی نیمه کاره دارم که خدا کنه زودتر تموم بشن یعنی دلم نمی خواد خودم زورکی تمومشون کنم  منتظر می مونم تا خودش بیاد اینجوری  به دلم می شینه هر وقت تموم بشن   حتما اونارو واستون می نویسم

اینم دوتا شروع نیمه کاره!!!  البته با ملودی کار کردن یه خورده فرق می کنه

تو نشستی رو به روم  ...دیدی اشکامو! دیدی!

خم به ابروت نیومد ...تو منو نفهمیدی ....

 

 

وقت دل کندنِ از تو... وقت مرگ خنده هامه

وقت بی پرده شکستن ...شکل بغضی تو صدامه .....

 

حالا فعلا یه ترانه از ترانه سرای خوب شهیار قنبری که من کاراشو خیلی دوس دارم واستون می نویسم امیدوارم خوشتون بیاد

پس پشت پنجره عادت مرگه

باغ پاییزیه ما مسلخ برگه

واژه پوسیده دل غزل گرفته

جایی که شبنم گل خودِ تگرگه

وقتی میرغضب خداوند زمینه

وقتی هر شب زده ای ستاره چینه

از تو خوندن از تو سر رفتن و موندن

حیرت و حسرت دیرینه همینه

با تو رفتن تا ته خواب پریا

چه شکوهی داره با تو ...باتو رفتن

تا همیشه حتی تا روز مبادا ....

 

دلم می خواد دفه ی بعد با دست پر بیام تا اون روز ....

ممنون از حضور گرمت

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 85/10/20ساعت 10:0 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |