سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یلدا ستایش

ماه معراج قناریها

 

امان از دسّ این موجودِ خاکیه دوپا که به هیچ صراطی مستقیم نیس خودمونیما آفریده شدیم واسه قانون شکنی...حرمت

 شکنی ..فرقی نمیکنه کیه چیه چه جوریه فقط خودمونو می بینیمو خودمونو اگه بگن راهت اینه ما می گردیم دنبال چاه ...

دور دورِصف شکنیه.. دلشکنیه...دیگه نصیحت بابابزرگا یه جورِدیگه شده دیگه نمی گن خوب باش اگه کسی بهت بد کرد

تو خوبی کن نمیگن مرد باش نمیگن با رفیقت رفاقت کن من که متاسفانه این یه فقره رو محرومم... بابا بزرگ ندارم ...اما شنیدم ..

یه بابابزرگه... به نوه ش می گفت: "پسرم!.....زمونه عوض شده... جواب خوبی بدیه ...اگه به کسی خوبی کنی بد می بینی اگه

 گلیم خودتو از آب بکشی بیرون هنر کردی "امان از دسِّ این موجودِ خاکیه دو پا ....خودمونیما اگه این ماه رمضونم نداشتیم

که کلاه ماها پس معرکه بود.. لااقل بهبهونه ی اینم که شده.... یه خورده خوب بشیم.... مهربون بشیم ....

قشنگ بشم....چقد کینه؟... چقد قهر؟ ...باید مث خدا بشیم ...اگه کسی صدامون می زنه

جوابشو بدیم ... باید بغضمون با بغض همسایه بشکنه دلامون تنگ بشه ....براهم لک بزنه

 ...یعنی چی زمونه عوض شده؟... پس ما چی ؟نا سلامتی اسممون رومونه .....

حرف زیاده واسه گفتن اما اینجا جاش نیس

ما ه رمضونه ...ماه دعا...ماه نیایش ...ماه قرآن... ماه خدا ...ووو

اسم قشنگ زیاد داره منم یه اسم واسش انتخاب کردم...." ماه معراج قناریها "

تو این ماه آدمای فرشی میشن عرشی ...شبای احیا شبای معراج ما زمینیاس

من شبای احیا رو خیلی دوس دارم ....تواون شبا فراموشتون نمی کنم

هرکی که هستی ...هرجا که هستی واست آرزوی سعادت می کنم

تو هم منو از دعای خیرت محروم نکن

 

به یاد اولین شب احیای عمرم...

+ نوشته شده در شنبه 85/7/8ساعت 4:53 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

خدا حافظی

همیشه گفتنو میگن که سلام یه اتفاقه اما خداحافظی یه قانون نمیدونم چرا این قانون

هیچوقت واسه دل من قابل اجرا نبود دلم هیچوقت قانون خداحافظی رو

تصویب نکرد هیچوقت جرات اینو که بگم براهمیشه از

یه چیزی یا یه کسی خداحافظی می کنم نداشتم

شاید به خاطر اینه که خیلی ضعیفم ...

حالا شما با دوتا ترانه ی خداحافظی چه طورید؟؟؟؟؟؟؟

 

خدا حافظی...

+ نوشته شده در پنج شنبه 85/6/30ساعت 5:41 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

کتاب کوچک عشق

هر وقت حوصله م سر میره می افتم به جون کتابا

حالا هر چی که دستم بیاد می خونم.....

 ( این خیلی بده هاا آدم باید همیشه کتاب بخونه )

یکی از این کتابا که الان دستمه  اینه ....

کتاب کوچک عشق

تر جمه ی دکتر محمد اسماعیل فلزی

 

فکر نمی کنم خوندنش ضرری داشته باشه

کتاب کوچک عشق..

+ نوشته شده در چهارشنبه 85/6/22ساعت 1:26 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

آغازم از عطش بود...باید که تشنه باشم

اردلان سرفراز یکی از قله های رفیع ادبیات معاصر سرزمین ما

سال صفر گزیده ترانه های اردلان سرفراز

سال صفر...

+ نوشته شده در یکشنبه 85/6/19ساعت 7:10 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

تولدت مبارک

 

این ترانه... پیشکشِِ

 من.... به نگاه مهربون آقا

خیلی وقته که واست نا مه نگاری میکنم

برا شاید دیدنت گریه و زاری می کنم

واسه پلکای ترم جوابی فورا بفرس

کسی اینجا نرسید یه بار به دادم تو برس

کوچه یادت شده پاتوق دل سرد همه

این وسط فقط تویی گوش میدی به درد همه

خیلی وقته که واست نامه نگاری می کنم

برا دوری از نگاهت بی قراری می کنم

من می خوام رکورد عاشقی رو با تو بشکنم

من می خوام خودت بشم ....بریزی تو روح و تنم

دسای زمینی مو از آسمونت نگیری

منو از سه شنبه های جمکرونت نگیری

خیلی وقته که واست نامه نگاری می کنم

برای اومدنت لحظه شماری می کنم

یلداستایش


+ نوشته شده در چهارشنبه 85/6/15ساعت 12:27 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

روز وبلاگ ...

+ نوشته شده در چهارشنبه 85/6/8ساعت 9:35 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

پروین و شهریار

+ نوشته شده در شنبه 85/6/4ساعت 3:20 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

عروسک تنهایی

عروسک تنهایی...................................یلدا ستایش

دوستای خوبم سلام

امروز مجوز اولین کتابمو می گیرم البته با کمک یه دوست خوب که

ناراحت میشه اگه اسمشو بیارم ....فقط میتونم یه عمر بدهکارو شرمندش باشم

مجمو عه ترانه .... از دفتر شعر یلدا

با نام" عروسک تنهایی "

طرح جلد .... خدائیش حرف نداره....از

"زهرا سادات میر غنی "

دوست عزیزی که افتخار و لیاقت دیدارشو نو نداشتم

از صمیم دل براشون موفقیت آرزو می کنم

...........................................................

اینم چن بیت از کارام

####

جور چین نگات

اومدم غزل بسازم... واسه جورچین نگاهت

مژ ه هات ...حالت چشمات ...قاب رنگین نگاهت

اومدم قلم بگیرم ...اما کاغذامو باد برد

نشد از تو بنویسم غزله روی لبم مرد

حالا من موندمو یادت که رو گو نه هام نشسته

دو تا قطره؟...نه ..هزارتا ...سد گریه هام شکسته

####

عکس دلخوریام

می خوام عکس دلخوریامو برات پست بکنم

شعر تازمو به آدرس چشات پست بکنم

اما هل شدم دیگه پلاکو یادم نمیاد

بی خیال...باز کاغذامو می سپرم به دس باد

شاید اینجوری یه شب چشت بیفته به دلم

شانسکی zoomبکنی رو غزلای خشکلم.....

###

وقت چاپش خبرتون می کنم

یادتو نره حتما بخونید

منتظر نظراتتون هستم 

 

.......................

از کارهای جدید من

گزیده ترانه های دفترشعر " از قلب من به مانی "

با نام" شبونه های بی تو "

که به زودی براگرفتن مجوزش اقدام می کنم ....


+ نوشته شده در دوشنبه 85/5/30ساعت 2:47 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

آرامش درون

 

 

آرامش درون.........................( دکتر وین دایر )

بخونی خوبه...

+ نوشته شده در سه شنبه 85/5/24ساعت 9:20 عصر توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

شهیار قنبری....دریا در من

نباید به پشت سر نگا کنم           آخه راه رفته دیدن نداره

دیگه هر چشمی بذار گریه کنه     صدای گریه شنیدن نداره

               قصه ی لبهای یخ بستع که خوندن نداره

                    آخه اینجا با دروغای تو موندن نداره

همه ی روزا برام مث همه        دیگه زندگی برام جهنمه

واسه تو یه پنجره دنیاییه          واسه من یه پنجره خیلی کمه .....

 

 

منو از پشت دیوار صدا می کردی ...نگو نه

یه جور خوبی به من نیگا می کردی ...نگو نه

جای پای ما دوتا از تو کوچه پاک نمی شد

کوچه رو از اسممون سیا می کردی ...نگو نه

.....

زیر بارون می دیدم که دس تو چتر منه

آخه دوس نداشتی بارون به تنم دس بزنه

بازیمون بود بازیه عروس دومادی ...نگونه

به من انگشتر کاغذی میدادی ....نگونه.....


+ نوشته شده در سه شنبه 85/5/10ساعت 9:16 صبح توسط یلدا ستایش نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >